سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                           نسیم قدسیان


ali

یکی از افتخارات امام علی علیه السلام این است که بعد از اعلام دین اسلام از طرف پیامبر بزرگ محمد صلی الله علیه و آله ، اولین آقایی که از پیامبر حمایت کرد، آقا امیرمؤمنان، علی علیه السلام بود. امام علی علیه السلام ، تنها ده سال داشت؛ ولی از چنان فکر و اندیشه بالایی برخوردار بود که وقتی با دین اسلام آشنا شد و پیامبر او را از آمدن این دین زیبا آگاه کرد، مدال اولین مسلمان را برگردن آویخت. این مدال طلایی، بعد از سال ها، همچنان می درخشد.

یکی از افتخارات امام علی علیه السلام این است که بعد از اعلام دین اسلام از طرف پیامبر بزرگ محمد صلی الله علیه و آله ، اولین آقایی که از پیامبر حمایت کرد، آقا امیرمؤمنان، علی علیه السلام بود. امام علی علیه السلام ، تنها ده سال داشت؛ ولی از چنان فکر و اندیشه بالایی برخوردار بود که وقتی با دین اسلام آشنا شد و پیامبر او را از آمدن این دین زیبا آگاه کرد، مدال اولین مسلمان را برگردن آویخت. این مدال طلایی، بعد از سال ها، همچنان می درخشد.

  به روز جمعه، سیزدهم ماه رجب، سى?امین سال حمله ابرهه به خانه خدا (عام الفیل) مکه و مردم آن شاهد حادثه ای پرشکوه، عجیب و باور نکردنی بودند.

 یزید بن قعنب روایت می‌کند:
من و عباس بن عبدالمطلب و جمعی از قبیله‌ی بنی عبدالعزی روبروی خانه‌ی کعبه در مسجدالحرام نشسته بودیم. اولین جمعه‌ی ماه رجب بود و سیل مردم پیر و جوان، دور خانه‌ی خدا در حال طواف بودند. در این هنگام فاطمه بنت اسد را دیدم که از درد زایمان رنج می‌برد، بی تابانه گرداگرد خانه می‌گشت، با انگشتان لرزانش به جامه‌ی کعبه می‌آویخت و در حالی که قطرات اشکش بر صورتش سرازیر بود، چنین می‌گفت: «پروردگارا! من به تو و همه‌ی پیامبران و کتاب‌هایی که از سوی تو آورده‌اند، ایمان دارم. گفتار جدم، ابراهیم خلیل را که این خانه را بنا کرد، تصدیق می‌کنم. به حق کسی که این خانه را بنا کرد و به حق این نوزادی که در شکم من است، ولادت او را بر من آسان گردان.»

ناگهان قسمت پشت کعبه شکافت، فاطمه به داخل خانه رفت و از دید پنهان شد. سپس دیوار خانه مثل اولش به هم پیوست.
ما که شاهد این صحنه بودیم، خواستیم قفل در کعبه را باز کنیم، ولی در باز نشد. خبر به سرعت در شهر مکه پیچید و مردم در همه جا از این ماجرا سخن می‌گفتند.

سه روز از ماجرا گذشت و روز چهارم، فاطمه از جای همان شکاف، بیرون آمد. علی را در دست داشت و به مردم چنین گفت: « خدای متعال مرا بر زنان پیش از خودم برتری بخشید؛ زیرا آسیه بنت مزاحم خداوند را در جایی پرستش کرد که جز در صورت اضطرار، نباید در آنجا پرستشش کرد، و مریم دختر عمران درخت خشکیده‌ی خرما را تکان داد و از آن رطب تازه خورد. ولی من به خانه‌‌ی خود خدا رفتم و میوه‌ی‌ بهشتی خوردم.
وقتی خواستم از خانه بیرون آیم، هاتفی ندا کرد که ای فاطمه، نام این مولود را علی بگذار که خدای علی اعلا می فرماید: من نام او را از نام خود گرفتم و به او ادب خود آموختم و او را بر علوم مشکل خویش آگاه ساختم؛ اوست که بت‌ها را در خانه من می‌‌شکند و بر فراز خانه‌ام اذان می‌گوید و مرا تقدیس می‌کند. وای بر کسی که با او دشمنی بورزد و نافرمانیش کند.
ابوطالب، عمو و برترین حامى محمد(ص) در حالى که برق شعف از دیدگانش مى?جهید، بانگ برآورد:
أیّها النّاس: ولد فى الکعبة ولى?اللَّه.
هان اى مردم! ولى خدا در خانه خدا دیده به جهان گشود.

دو حدیث از حضرت علی (ع):

العِلمُِ کنزٌ عظیمٌ لا یَفنی: دانش گنجینه ای بزرگ و فناناپذیر است که نابودی ندارد.

أَلْعِلْمُ ثَلاثَةٌ: أَلْفِقْهُ لِلاَْدْیانِ، وَ الطِّبُّ لِلاَْبْدانِ،وَ النَّحْوُ لِلِّسانِ: دانش سه قسم است: فقه براى دین، و پزشکى براى تن، و نحو براى زبان.

 

 

 

حضرت علی(ع) فرزند ابوطالب ده سال پیش از بعثت متولد شد و پس از شش سال در اثر قحطی که در مکه اتفاق افتاد بنا به در خواست پیغمبر اکرم (ص) از خانه پدر به خانه پسر عموی خود یعنی پیامبر منتقل گردید و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت درآمد. پس از چند سال که پیغمبر اکرم (ص) به موهبت نبوت نایل شد و برای نخستین بار در (غار حرا) وحی آسمانی به وی رسید وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد , شرح حال را فرمود، علی (ع) به آن حضرت ایمان آورد و باز در مجلسی که پیغمبر اکرم (ص) خویشاوندان نزدیک خود را جمع و به دین خود دعوت نموده فرمود:
((نخستین کسی که از شما دعوت مرا بپذیرد خلیفه، وصی و وزیر من خواهد بود. تنها کسی که از جای خود بلند شد و ایمان آورد علی (ع) بود و پیغمبر اکرم (ص) ایمان او را پذیرفت و وعده های خود را درباره اش امضا نمود و از این روی علی (ع) نخستین کسی است در اسلام که ایمان آورد و هرگز غیر خدای یگانه را نپرستید)).

  حضرت علی (ع) پیوسته ملازم پیغمبر (ص) بود تا آن حضرت از مکه به مدینه هجرت نمود و در شب هجرت نیز که کفار خانه آن حضرت را محاصره کرده بودند و تصمیم داشتند آخر شب به خانه ریخته و آن حضرت را در بستر خواب قطعه قطعه نمایند علی (ع) در بستر پیغمبر اکرم (ص) خوابیده و آن حضرت از خانه بیرون آمده رهسپار مدینه گردید و پس از آن حضرت مطابق وصیتی که کرده بود, امانتهای مردم را به صاحبانش رد کرده , مادر خود و دختر پیغمبر را با دو زن دیگر برداشته به مدینه حرکت نمود.

در مدینه نیز ملازم پیغمبر اکرم (ص) بود و آن حضرت در هیچ خلوت و جلوتی علی را کنار نزد و یگانه دختر محبوب خود فاطمه را به وی تزویج نمود و در موقعی که میان اصحاب خود عقد اخوت می بست او را برادر خود قرار داد.

حضرت علی (ع) در همه جنگها که پیغمبر اکرم شرکت فرموده بود حاضر شد جز جنگ تبوک که آن حضرت او را در مدینه به جای خود نشانیده بود و در هیچ جنگی پای به عقب نگذاشت و از هیچ حریفی روی نگردانید و در هیچ امری مخالفت پیامبر (ص) را نکرد چنانچه آن حضرت فرمود:

 ((هرگز علی از حق و حق از علی جدا نمی شود)).






نوشته شده در تاریخ دوشنبه 90 خرداد 23 توسط سید داود