بصیرت یعنی اینکه انسان بتواند در حوادثی که برایش پیش می‌آید با فهم دقیق آموزه‌های دینی، وظیفه خود را انجام داده و مصادیق و موارد را بتواند درست منطبق کند.

آن چه که باعث می شود تا اهمیت ولایت شناخته شود، چیزی که باعث می شود تا ولایت یزیدی و ولایت حسینی از هم بازشناخته شوند، چیزی که باعث می شود از ولایت علی به ولایت معاویه پناه نبرند، آن چیزی که باعث می شود تا ولایت فقیه را به ولایت شیطان نفروشند، “بصیرت” است.

بصیرت می تواند بی ولایت را به ولی برساند و بی بصیرتی نمی تواند ولایت مدار را حفظ نماید. ولایت مدارِ صرف، گوش به فرمان است و بصیر ولایت مدار، دل به فرمان. این بصیرت است که ولایت مدار را به درک شرایط و انتخاب روش صحیح و مناسب فرمان می دهد بی آنکه سردرگم بماند

بصیرت بود که سلمان را به ولایت پیامبر اسلام و امیر المومنیان رساند و البته این ولایت بود که سلمان را سیراب می کرد. بصیر حامی ولایت است و ولایت سیراب کننده ی بصیر.
بصیران همراه امام شان می مانند و می جنگند و شهید می شوند ویا پیروز و بی بصیرتان همیشه عقب می مانند و تنها به عزا و جشنش می رسند.
 قرآن مانند خورشید می‌درخشد و همه چیز را روشن می‌کند، آموزه‌های دینی افراد  همانطور که خورشید می درخشد و همه جا و همه چیز را روشن می کند بایستی همانند خورشید زوایای مختلف زندگی ما را روشن کند.

 با این آموزه هاست که چشم بصیرت انسان رفته رفته باز می شود و فرد می تواند کنج و زوایا و ماورای اتفاقات و پیش آمدها را ببیند و درست تصمیم گرفته صحیح عمل نماید . پس آموزه های اعتقادی و دینی ما کلید راهیابی ما به بصیرت هستند و برای بدست آوردن آموزه ها انسان باید خود را به خدا متصل نماید ، ولی آیا انسان بخودی خود می تواند به این امر مهم دست یابد . جواب این است دین اسلام ولی‌فقیه را در زمان غیبت امام معصوم(ع) شاخص برای تشخیص مسیر معرفی می‌کند و بر این اساس انسان بصیر تلاش می‌کند تا با تمسک به این معیار از گمراهی نجات پیدا کند. 

که برای رسیدن به این امر بایستی وسیله و عاملی انسان را به خدا متصل نماید و این عامل همان رسول خدا و اولی الامر و ولایت فقیه می باشد که وسیله اتصال انسان به خدا بوده و برای فرد بصیرت دینی به ارمغان می آورند.

بهترین راه افزایش بصیرت این است که موازینی را که دین برای تشخیص حق و باطل معرفی کرده در جامعه تبیین کنیم تا مردم بر اساس این شاخصه‌ها مسیر خود را پیدا کنند. هر چه تفکر ما همراهی بیشتری با ولایت فقیه داشته باشد، بینش وسیع‌تر و بنیادی‌تری پیدا خواهیم کرد و بصیرتمان برای مواجه با مصادیق و حوادث سیاسی و اجتماعی افزایش می‌یابد. 

و همین بصیرت است که به انسان قدرت تشخیص  حق و باطل می دهد ، و می آموزد که چطور در مقابله با  فتنه‌ها با فهم درست و عمل به این آموزه‌ها سربلند بیرون ‌آید و این با بصیرت  و پیروی از ولایت فقیه در جهت کامل نمودن بصیرت امکان پذیر خواهد بود و چنین انسانی در بعد بصیرت اجتماعی نیز انسان با استفاده از موازین و معیارهای معتبر دینی و به دست آوردن اطلاعات دقیق از جریان‌های اجتماعی می‌تواند موضع صحیح در قبال حوادث اجتماعی داشته باشد. بصیرت اخلاقی نیز یکی از ابعاد بصیرت است که با انطباق عملکرد جریان‌ها و افراد به معیارهای اخلاق اسلامی که در قرآن، روایات و سیره اهل‌بیت(ع) مشخص شده است، به دست می‌آید. 

کسی که ادعای دفاع از ملت و خدمت به نظام و انقلاب را داشته باشد ولی در مسیر حرکتش با رهبری نظام زاویه بگیرد، یقینا در راستای خدمت به دشمنان حرکت می‌کند. فرمایش امام خمینی(ره) که ملاک را در تشخیص ماهیت افراد حال فعلی آنان می‌داند، یک نوع معیار دینی است که ثابت می‌کند نباید به صرف گذشته افراد به آنان اعتماد کرد. نمونه این موضوع را در بیانات پیامبر داریم که ایشان اشخاصی را به عنوان شاخص به مردم زمان خود معرفی کرده بودند، اما مردم پس از رحلت پیامبر این شاخص‌ها را با بی‌بصیرتی فراموش کردند و در نتیجه به گمراهی دچار شدند. 

از خدا می خواهیم که یاریمان فرماید تا یک لحظه از ولایت و پیروی از ولایت فقیه غافل نشده و به بی بصیرتی دچار نشویم