سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                           نسیم قدسیان


 ای عزیز !به حقیقت برو و از صمیم قلب بگو آمدم. اگر گفتند چرا آمدی؟ بگو: به کجا روم و به کدام در رو کنم.

این ره است و دیگر دوم ره نیست

این در است و دگر دوم در نیست

اگر گفتند به اذن که آمدی؟ بگو شنیدم:

بر ضیافت خانه فیض نوالت منع نیست

در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته

اگر گفتند تا به حال کجا بودی؟ بگو: راه گم کرده بودم. اگر گفتند چه چیزی آورده‌ای؟ بگو اولاً دل شکسته، که از شما نقل است:

در کوی ما شکسته‌دلی می خرند و بس

بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است

و ثانیاً:

من گدای چه توانم ببرم در بر شاه

طمع بخششم از درگه سلطان من است

و ثالثاً الهی آفریدی رایگان، روزی دادی رایگان، بیامرز رایگان، تو خدایی نه بازرگان      .

 

اگر گفتند بیرونش کنید، بگو :

نمی روم از دیار شما به کشور دیگر

برون کنید از این در درآیم از در دیگر

اگر گفتند این جرات را از که آموختی؟ بگو: از حلم شما. اگر گفتند قابلیت فیض گرفتن نداری. بگو: قابلیت را هم افاضه می فرمایید. باز اگر از تو اعراض کردند بگو:

به والله به باالله به تاالله  

به حق آیه نصر من الله

که مو از دامنت دست بر ندیرم

اگر کشته شوم الحکم لله

اگر گفتند مذنبی، بگو: اولاً شنیدم شما غفارید. ثانیاً من ملک نیستم آدم‌زاده‌ام و ثالثاً:

ناکرده گنه در این جهان کیست بگو

آنکس که گنه نکرده و زیست بگو

من بد کنم و تو بد مکافات کنی

پس فرق میان من و تو چیست بگو

اگر گفتند چه می خواهی؟ بگو:

جز تو ما را هوای دیگر نیست

جز لقای تو هیچ در سر نیست

 

منبع: هزار و یک نکته علامه حسن زاده آملی  






نوشته شده در تاریخ سه شنبه 88 مهر 14 توسط سید داود