سفارش تبلیغ
صبا ویژن

                           نسیم قدسیان


وضو، حافظ حالات روحانی انسان:

«حال» همانند پرنده ای است که وقتی از آسمان دل فرار کرد، آدمی دیگر به این راحتی نمی‌تواند آن را به قفس تن برگرداند. آن قدر باید منتظرش بماند تا شاید روزی برگردد. ممکن است دهها جای دیگر نیز سیر کند، اما به این زودی باز نگردد. و اکنون هم که بعد از مدتی آمده است، صاحبخانه چگونه باید از این میهمان پذیرائی کند تا بار دیگر برنخیزد؟! این است که به ما فرموده اند: از صبح تا غروب دائماً وضو داشته باشید و برای رفتن به پیشگاه نماز ابتدا خود را با وضو طاهر کنید. تا آنجا که فرموده اند مستحب است با وضو به رختخواب بروید و بخوابید. بزرگان متعبّد ما، به محض اینکه چشمشان به نامحرمی بیفتد و یا کمترین دگرگونی در حالات روحانی شان پدید آید، فوراً وضو می‌گیرند که البته این وضو بسیار کارساز است. لذا در دین تأکید فراوانی برای وضو گرفتن شده است. لذا اگر چه اهل فکر شدن به آسانی حاصل می‌شود اما اهل دل شدن خون دل خوردن خواهد.

به باید خون دل خوردن چه خونی       که هر یک قطره اش زهر هُلاهل

آنچنان باید مراقب باشد که مبادا با ورود غیر حق، حق را از دل براند. حالا باید آنقدر زمینه سازی کند و جان به لب شود، آنقدر خدا خدا کند و نازش را بکشد، تا بار دیگر او را به آشیانه اش برگرداند. چه بسا اتفاق می‌افتد که به کرّات نعمت ورود حق در دل را به خاطر ورود غیر حق از دست می‌دهد و باز هم خدای متعال به او می‌فرماید: «صد بار اگر توبه شکستی باز آی» این است که وضو گرفتن، منطقة دل را صاف می‌کند تا ان شاء الله حرم برای صاحبدلی چون خدا گردد.

 

 

بیــا ببین کـه غلامت ، غلام دنیـــا شد

اسیــر غفـلت و  پـــابند آرزوهـــا شد

دلی که نرم و ظـریف پر از محبت بود

ز اِدیاد معـــاصی  چـو سنگ خارا شد

 

چنان به ظلم و جنایت گرفته خو دل من

که سینه ام تهـی از غصه های زهـرا  شد

لبــاس نــوکــری تو گشــاد شد به تنم

گمان کنم که دگر حکم عزل امضا شد

 

ز فکر خــال سیــاهت چو آمدم بیـرون

بـرای من رخ شیطــان چقدر زیبــا شـد

غــریبی تـو به عـالم نـه از غــریبه بــود

کـه باعثش بخــدا بی حیــایـی مــا شد

 

از آن زمان که شهیــدان ز یاد مــا رفتند

بساط ظلم و دورویــی دوباره بـر پا  شد

غــروب جمعـه چـو پرونده مـرا دیـدی

دوباره اشک تو جاری زخاک زهرا شد

غرض اینکه حرم دل جز یک دلدار نمی‌پذیرد و خداوند نیز می‌فرماید: من هم فقط یک حرم می‌خواهم، اگر آن یکی را به من اختصاص دادید می‌آیم و اگر سر سوزنی خواستی در آن حرم مرا با غیر شریک کنی، من از آنجا خواهم رفت و جایگاه وضو در این بین آن است که قلب را دائما حرم امن الهی قرار می‌دهد.

وضو در هنگام کار به مثابه تطهیر در حین عبادت است:

عزیزان! کار شما نیز عبادت است. لذا صبح که به سوی مزرعه و محل کارتان می‌روید قبل از آن وضوئی بگیرید و رو به قبله «یا الله» بگوئید و سپس به راه بیفتید. چرا که بی‌وضو نمی‌توان عبادت کرد، همچنان که بی وضو نمی‌توان به نماز روی آورد و یا بی احرام رو سوی خانه کعبه کرد و حج بجای آورد. زیرا مزرعه ومحل کارتان کعبه و قطرات عرقی که در آنجا از جبین و بدنتان سرازیر می‌شود کفاره گناهان شما است. هر مقدار که در حین کار عرق می‌ریزید، خودتان را صاف می‌کنید پس هر صبح که برای کار بر می‌خیزید وضویی بگیرید و بعد از آن نوزده بار «بسم الله الرّحمن الرّحیم» به عدد حروف این آیة مبارکه تلاوت کنید تا آن «وضو» تطهیرتان کند و آن «بسم الله» آفات و بلیّات و شعله های اشتغالات جهنّمی دنیا را از شما دور نماید. این قدر به زورِ بازویتان متکی نباشید، رزق را باید از جای دیگر بدهند همچنان‌که جناب رسول الله  _ صلی الله علیه و آله و سله_  می‌فرمایند: «دم علی الطهاره یوسع رزقک»[1] شما دائماً اهل طهارت و پاکی باشید، رزقتان وسیع خواهد شد. ان شاء الله عرض خواهیم کرد که اصلاً یکی از راههای به دست آوردن روزی، وضو است.




 






نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 86 آبان 23 توسط سید داود



از پشت سر نیفتید

... خیلی نگو من گناهکارم . این را ادامه نده تا به یقین برسد . روی صفات خوب و کارهای خوب کار کن تا به یقین برسند . معصیت را به یقین نرسان . ایمان را به شک تبدیل نکن . اینکه به شما روزی داده ، خلق کرده ، اینجا نشانیده ، هیچ کدام دست ما نبوده است ، همه را خدا کرده است . در این یقین ها شک نکنید . از آن طرف پشت بام نیفتید !

بعضی ها احتیاط می کنند عقب عقب می روند از آن طرف پشت بام می افتند . جماعت زیادی از آن طرف افتادند . اصلا من ندیده ام کسی از جلو بیفتد . همه از پشت سر می افتند . پشت رو هم افتاده اند ، حالا چطور می شود بیاوریشان بالا ! از پشت سر افتاده اند .

وقتی بسم ا... را بفهمید دیگر نه از جلو می افتید نه از پشت سر ...






نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 86 آبان 23 توسط سید داود