من یک کودک فلسطینی هستم زادگاهم فلسطین ، زادگاهم غزه ، زادگاهم قدس
می خواهم زادگاه و هویتم را برای شما بهتر بشناسانم ولی توسط رژیم اشغالگر یا غصب گردیده یا ویران گردیده است .
می خواهم پدر و مادر و برادر و خواهرم را پیدا کنم ولی یا توسط این جنایتکاران شهید شده اند یا در بند آنها اسیر هستند
می خواهم درس بخوانم و علم بیاموزم ولی مدرسه ام توسط غاصبان صهیونیستی به تلی از خاک تبدیل شده است
می خواهم دوای دردی از طبیبی طلب کنم ولی بیمارستانها توسط این جنایتکاران ویران گردیده اند و طبیب و بیمار هر دو شهید گشته اند
می خواهم آرزوهای قلبیم را برای دوستانم بیان کنم ولی یا دوستانم و یا قلبم آماج گلوله های دشمن قرار گفته است
می خواهم با خدای خویش در مسجد و در قدس شریف راز و نیاز کنم ولی این حق توسط کافران صهیونیستی از من سلب گردیده است
می خواهم به خانه ام پناه ببرم و خستگیهایم را در آن از تن خویش بدر کنم ولی ناگاه بمبی آن را در هم می کوبد
می خواهم با جرعه ای آب لب های خشکیده ام را تر کنم ولی آب توسط این یزیدیان بر من بسته شده است
می خواهم در شب زیر آسمان پر از ستاره آرامشم را پیدا کنم ولی غرش بمبهای دشمن سکوت شب را در هم می شکند و گرد و غبار حاصل از آن بر روی ستاره ها پرده می کشد
می خواهم فریاد بزنم و مظلومیتم را به گوش دنیا برسانم ولی فریادم در میان صدای تانک و بمب و مسلسل و خمپاره گم می شود
خدایا تنها به تو پناه می آورم و با آنکه نمی دانم به کدامین گناه کشته می شوم ولی راضیم به رضای تو و تسلیمم به قضای چون سرمشق من حضرت امام حسین و حضرت علی اکبر و حضرت علی اصغر هستند که خون آنها نیز توسط یزیدیان ریخته شد
